شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

آموزش پیرایش مردانه اورجینال

++C

+ [تلگرام] را زير پا گذاشت و قابليت مستقل از سيستم عامل بودن جاوا را از آن برداشت.شرکت سان پرونده‌اي عليه ماکروسافت درست کرد و ماکروسافت مجبور شد تا زبان شي گراي جديدي با کامپايل جديد که به C شبيه بود را درست کند. در طول ساخت دات نت، کلاس‌هاي کتابخانه‌اي با زبان و کامپايلر SMC نوشته شدند.در سال آندرس هلزبرگ گروهي را براي طراحي زباني جديد تشکيل داد که در آن زمان نامش Cool بود و همانند C بود با خواص شي گرايي. ماکروسافت در نظر داشت اسم اين زبان را تا آخر Cool قرار دهد، ولي به دليل مناسب نبودن براي اهداف تجاري اين کار را نکرد. در ارائه و معرفي رسمي .NET در PDC در سال اين زبان به C سي شارپ تغيير نام يافت و کتابخانه کلاس‌ها و runtime در ASP.NET به#C منتقل شدند. مدير و سرپرست طراحان در ماکروسافت آندرس هلزبرگ بود که تجربه قبلي او در طراحي Framework و زبان‌هاي برنامه سازي Borland , Delphi, Turbo Pascal, Visual C به آساني در دستورالعمل‌هاي سي شارپ قابل رويت است و به همان خوبي در هسته CLR. سي شارپ داراي يک سيستم نوع يکپارچه‌است که به آن CTS مي‌گويند.اين بدان معناست که تمام انواع،شامل موارد اصلي مانند Integerها، مشتق شده از System.Object هستند.به عنوان مثال، هر نوع يک متد به نام ToString() را به ارث مي‌برد.بخاطر کارائي،انواع اوليه (و انواع مقداري) به طور داخلي فضايي براي آنها بر روي پشته در نظر گرفته مي‌شود. زبان برنامه نويسي Visual Basic: زبان ويژوال بيسيک در واقع حاصل توسعه و ارتقاي زبان بيسيک است. بيسيک اوليه حدود سال کالج دارت موث (Darth Mouth )به وسيله آقايان توماس کورتز ( Thomas Kurtz) و جان کمني (John Kemeny) با هدف گسترش برنامه نويسي بيش دانش آموزان و دانش آموزان و دانشجويان طراحي و ساخته شد.از آن زمان نسخه هاي متعدد و متفاوتي از آن مانند (GWBASIC QUICK BASIC وTURBOBASIC) ارايه گرديد و هموراه سعي در افزايش توانمنديهاي آن به عنوان يک زبان سطح بالاي ساخت يافته شده است . با ظهور سيستم عامل ويندوز و فقدان يک زبان برنامه نويسي آسان و قدرتمند براي استفاده در سيستم عامل هاي مذکور کاملاً مشهود بود . از اين رو مايکروسافت در سال نسخه اول ويژوال بيسيک را با امکانات يک زبان برنامه نويسي قدرتمند و حرفه اي براي برنامه نويسي در ويندوز ارايه کرد. آخرين نسخه تکامل يافته آن براي استفاده در سيستم عامل جديد مايکروسافت نيز با نام VISUAL BASIC.NET طراحي و ارايه شده است. يکي از مهم ترين ويژگي هاي زبان برنامه نويسي ويژوال بيسيک رابط گرافيکي آن است. رابط گرافيکي (GUI) در ويژوال بيسيک يکي از کارآمدترين رابط هاي گرافيکي در زمينه برنامه نويسي است که به وسيله آن مي توان به آساني برنامه هاي تحت سيستم عامل ويندوز را ايجاد کرده و حتي قبل از اجرا , شکل ظاهري آن را مشاهده کرد با اين که برنامه را به صورت يک مفسر يعني به صورت خط به خط اجرا نموده و عکس العمل برنامه را بررسي کرد. البته اين موارد گوشه اي از ويژگي هاي متعدد رابط گرافيکي ويژوال بيسيک است. طراحي سريع برنامه (RAD) يکي ديگر از ويژگي هاي اين زبان است. منظور از طراجي سريع برنامه يا RAD در ويژوال بيسيک اين است که طراحي و توليد برنامه ها در ويژوال بيسيک به دليل وجود ابزارهاي مناسب به سرعت انجام مي شود . بنابراين هزينه هاي توليد نرم افزار به طور قابل توجهي کاهش مي يابد. ويژگي ديگر زبان برنامه نويسي ويژوال بيسيک ويژگي مديريت رويداد ها و اتفاقات مي باشد ويژوال بيسيک يکي از زبن هاي برنامه نويسي رويدادگر است . مزيتي که اين گونه زبان ها دارند در اين است که برنامه نويس مي تواند از قبل فرامين لازم را براي وقايع و اتفاقاتي که ممکن است در هنگام اجراي برنامه توسط کاربر رخ دهد سازمان دهي کند. وجود محيط IDE نيز يکي از ويژگي هاي مهم اين زبان است . محيط IDE به برنامه نويس اجازه مي دهد تا برنامه هاي خود را به سهولت و سرعت , طراحي ,توليد ,خطايابي و اجرا کند . اين امکانات به وسيله ابزارهاي متعددي که به صورت مجتمع در رابط گرافيکي ويژوال بيسيک قرار داده شده است. قابل دسترسي است. علاوه بر مواردي که گفته شد دسترسي به برنامه هاي کاربردي ويندوز به وسيله توابع (API) يکي ديگر از ويژگي اين زبان است. توابع API , توابع داخلي ويندوز هستندکه ويژوال بيسيک را قادر مي سازد تا با استفاده از فرامين خاصي بتواند به امکانات داخلي موجود در ويندوز دستيابي پيدا کند و برنامه نويس را نيز قادر مي سازد تا در صورت نياز با استفاده از اين توابع , برنامه هايي را با توانايي هاي مورد نظر ايجاد کند. يکي ديگر از جنبه هايي که تفاوت شگرفي بين ويژوال بيسيک و ساير نسخه هاي قبلي بيسيک ايجاد مي کند امکان استفاده از برنامه نويسي به روش شي گراست . اين ويژگي سبب مي شود تا ويژوال بيسيک بتواند توقعات برنامه نويس در رابطه با تعريف و به کارگيري اشيا و ک

++C

+ [تلگرام] ne (formerly Chrome) ، ChucK، CICS، Cilk، CL ، Claire، Clarion، Clean، Clipper، CLIST، کلوژر، سي‌ال‌يو، CMS-2، کوبول، CobolScript، Cobra، CODE، کافي‌اسکريپت، کولا، ColdC، کلد فيوژن، Cool، COMAL، سي‌پي‌ال (CPL) ، زبان مياني مايکروسافت (CIL) ، ليسپ معمولي (also known as CL) ، COMPASS، Component Pascal، COMIT، Chr (CHR) ، Converge، Coral 66، Corn، CorVision، Coq، COWSEL، CPL، csh، CSP، Csound، Curl، Curry، Cyclone، Cython و … زبان برنامه نويسي C: در اوايل دهه ميلادي ، زبان C ، توسط دنيس ريچي و به عنوان زبان برنامه نويسي سيستم ها طراحي شد. اين زبان از دو زبان قديمي تر بنام هاي BCPL و B حاصل شده است. زبان C تا سال منحصر به استفاده در لابراتوار کمپاني BELL بود تا اين که توسط دو تن بنام هاي ريچي و کرنيه نسخه نهايي اين زبان منتشر شد. به سرعت کامپايلر ها و مفسر هاي متعددي از C توسعه يافت اما براي جلو گيري از ناسازگاري هاي ايجاد شده و نيز حفظ قابليت حمل زبان، تعاريف متحد الشکلي توسط استاندارد (ANSI (American national standard institute موسسه استاندارد ملي آمريکا ارائه گرديد.مفسر خود برنامه اي کامپيوتري است که برنامه ي سطح بالا، داده ي ورودي آن و برنامه ي ايجاد شده به زبان ماشين، خروجي آن را تشکيل مي دهد. به طور کلي ويژگي هاي مهم زبان C به اختصار به شرح زير است: زبان سي به طور گسترده اي در دسترس است. مفسر هاي تجاري آن در بيشتر کامپيوتر هاي شخصي، ميني کامپيوتر ها و نيز در کامپيوتر هاي بزرگ قابل استفاده اند. سي زباني است همه منظوره، ساخت يافته سطح بالا (مانند زبان پاسکال و فرتون . …) و انعطاف پذير که برخي از خصوصيات زبانهاي سطح پايين را نيز که معمولا در اسمبلي يا زبان ماشين موجود است داراست. در عين حال اين زبان براي کاربردهاي ويژه طراحي نشده و مي توان از آن در همه ي زمينه ها، بخصوص به دليل نزديکي آن به زبان ماشين در برنامه نويسي سيستم، استفاده کرد. بنابراين سي بين زبان هاي سطح بالا و سطح پايين قرار دارد و در نتيجه اجازه مي دهد که برنامه نويس خصوصيات هر دو گروه زبان را به کار برد. از اين رو در بسياري از کابردهاي مهندسي به طور انحصاري زبان سي به کار مي برند. (زبان هاي سطح بالا، دستور العمل هايي شبيه زبان انسان و پردازش فکري او داردند، همچنين يک دستور العمل زبان سطح بالا معادل چند دستور العمل به زبان ماشين است). برنامه هاي نوشته شده به زبان c به طور کلي مستقل از ماشين يا نوع کامپيوتر است و تقريباً تحت کنترل هر سيستم عاملي اجرا مي شود. کامپايلرهاي سي معمولا فشرده و کم حجم اند و برنامه هاي هدف ايجاد شده با آنها در مقايسه با ساير زبانهاي برنامه سازي سطح بالا، خيلي کوچک و کار آمدند. برنامه هاي سي در مقايسه با ساير زبانهاي برنامه سازي سطح بالا، به راحتي قابل انتقال اند. دليل آن اين است که سي خيلي از ويژگي هاي وابسته به نوع کامپيوتر را در توابع کتابخانه اي خود منظور داشته است. بنابراين هر نسخه ازسي با مجموعه اي از توابع کتابخانه اي مخصوص به خود همراه است که بر اساس ويژگي هاي کامپيوتر ميزبان مربوط نوشته شده است. اين توابع کتابخانه اي تا حدودي استاندارد است و معمولا هر تابع کتابخانه اي در نسخه هاي متعدد سي به شکل يکسان در دسترس است. سي روش برنامه نويسي ماژولار را پشتيباني مي کند. همچنين از نظر عملگر ها نيز زباني قوي است که عملگرهاي گوناگوني براي دستکاري روي داده ها در سطح، بيت داراست. به طور کلي جامعيت ، عموميت، خوانايي، سادگي ، کارآيي، و پيمانه اي بودن که همگي از مشخصات برنامه اي ايده آل اند در زبان C پياده سازي مي شوند. ويژگي هاي فوق موجب شده زبان C يکي از قويترين و محبوب ترين زبان هاي برنامه سازي دنيا مطرح شود. زبان برنامه نويسي C: استراس‌تروپ کار بر روي زبان «c با کلاس» را در سال آغاز کرد.ايده ساخت اين زبان جديد در زمان کار بر روي تز دکتراي خود به ذهن استراس‌تروپ خطور نمود. او متوجه شد که سيمولا داراي ويژگي‌هاي مناسب براي ساخت برنامه‌هاي بسيار بزرگ است اما براي استفاده عملي بسيار کند است اما BCPL با وجود سرعت بسيار زياد براي ساخت برنامه‌هاي بزرگ بسيار سطح پايين است. زماني که استراس‌تروپ کار خود را در آزمايشگاه‌هاي بل (Bell Labs) آغاز نمود با مشکل تحليل هسته unix با توجه به محاسبات توزيع شده روبرو شده بود. با يادآوري تجربيات خود در دوران دکترا، او زبان C را با استفاده از ويژگي‌هاي سيمولا گسترش داد. C به اين دليل انتخاب شد که C يک زبان عمومي، سريع، قابل حمل، و بصورت گسترده در حال استفاده بود. علاوه بر C و سيمولا زبان‌هاي ديگري مانند ALGOL 68، ADA، CLU، ML نيز بر ساختار اين زبان جديد اثر گذاشت. در ابتداويژگي‌هاي کلاس، کلاس‌هاي مشتق شده، کنترل نوع قوي، توابع درون خطي، و آرگومان پيش‌فرض از طريق Cfront به C اضافه شد. اولين نسخه ت

++C

+ [تلگرام] است در يک فرآيند ناپيوسته بدون دخالت انسان اجرا شوند، يا يک کاربر ممکن است دستورات را در يک مرحله فعل و انفعال مفسر تايپ کند.در اين حالت “دستور”ها همان برنامه ها هستند، که اجراي آنها زنجيروار به هم مرتبطند. به زباني که براي دستور دادن به برنامه اي استفاده مي شود، زبان اسکريپت مي گويند. بسياري از زبان ها کنار گذاشته شده اند، براي رفع نيازهاي جديد جايگزين شده اند، با برنامه هاي ديگر ترکيب شده اند و در نهايت استعمال آنها متوقف شده است. با وجود اينکه تلاش هايي براي طراحي يک زبان رايانه” کامل” شده است که تمام اهداف را تحت پوشش قرار دهد، هيچ يک نتوانستند بطور کلي اين جايگاه را پر کنند. نياز به زبان هاي رايانه اي گسترده از گستردگي زمينه هايي که زبان ها استفاده مي شوند، ناشي مي شود: محدوده برنامه ها از متون بسيار کوچک نوشته شده توسط افراد عادي تا سيستم هاي بسيار بزرگ نوشته شده توسط صدها برنامه نويس است توانايي برنامه نويس ها: از تازه کارهايي که بيش از هر چيز به سادگي نياز دارند تا حرفه اي هايي که با پيچيدگي قابل توجهي کنار مي آيند. برنامه ها بايد سرعت، اندازه و سادگي را بسته به سيستم ها از ريزپردازندها تا ابر رايانه ها متناسب نگه دارند. برنامه ها ممکن است يک بار نوشته شوند و تا نسل ها تغيير نکنند، و يا ممکن است پيوسته اصلاح شوند. در نهايت، برنامه نويس ها ممکن است در علايق متفاوت باشند: آنها ممکن است به بيان مسائل با زباني خاص خو گرفته باشند. يک سير رايج در گسترش زبان هاي برنامه نويسي اين است که قابليت حل مسائلي با درجات انتزاعي بالاتري را اضافه کنند. زبان هاي برنامه نويسي اوليه به سخت افزار رايانه گره خورده بودند. همانطور که زبان هاي برنامه نويسي جديد گسترش پيدا کرده اند، ويژگي هايي به برنامه ها افزوده شده که به برنامه نويس اجازه دهد که ايده هايي که از ترجمه ساده به دستورات سخت افزار دورتر هستند نيز استفاده کند. چون برنامه نويس ها کمتر به پيچيدگي رايانه محدود شده اند، برنامه هاي آنها مي تواند محاسبات بيشتري با تلاش کمتر از سوي برنامه نويس انجام دهند. اين به آنها اين امکان را مي دهد که کارايي بيشتردر واحد زمان داشته باشند. “پردازنده هاي زبان طبيعي” به عنوان راهي براي ازبين بردن نياز به زبان هاي اختصاصي برنامه نويسي پيشنهاد شده اند. هرچند، اين هدف دور است و فوايد آن قابل بحث است. “ادسگر ديجسترا” موافق بود که استفاده از يک زبان رسمي براي جلوگيري از مقدمه سازي ساختارهاي بي معني واجب است، و زبان برنامه نويسي طبيعي را با عنوان “احمقانه” رد کرد، “آلن پرليس” نيز مشابها اين ايده را رد کرد.

++C

+ [تلگرام] سوم است. برنامه هايي که توسط اين زبانهاي نوشته مي شوند، نياز به يک محيط سخت افزاري خاص و امکانات خاص براي اجرا شدن دارند. در دهه درخواست ها براي استفاده از اين زبانها بسيار زياد شد و کمپاني هايي مانند Oracle و SUN تلاشهايي در اين زمينه انجام دادند. نسل پنجم اين نسل از زبانهاي برنامه نويسي هنوز در مرحله تئوري هستند و تا به امروز نمونه عملي از آنها ساخته نشده است. بسياري از تلاشها به دليل محدوديت سخت افزارها، عملياتي نشده اند. استفاده از زبان طبيعي و روزمره براي تفهيم کارها به کامپيوترها از ويژگي هاي بارز اين نسل به شمار مي رود. استفاده از شبکه هاي عصبي و هوش مصنوعي و همچنين استفاده از Agent ها به منظور انجام کارها در کامپيوتر از ديگر ويژگي هاي اين نسل از زبان ها هستند. زبانهاي برنامه نويسي از ديرباز تا کنون توسعه يافته اند. از سيم کشي کامپيوترها تا زبانهاي سطح بالاي نسل سوم و چهارم. اين گامها هر کدام ابزارها و امکانات جديدتر و بهتري را در اختيار برنامه نويسان قرار دادند و به طبع آن نرم افزارهاي کامپيوتري نيز بهتر و پيشرفته تر شدند. برنامه نويسي و توليد نرم افزارهاي امروزي حاصل دسترنج ساعتها تفکر و تلاش اين اشخاص است. همانطور که قبلا توضيح داده شد کامپيوترهاي امروزي از لحاظ سخت افزاري بسيار ساده طراحي مي شوند و اين نرم افزار است که با ترکيب اين اعمال مي تواند کارهاي بزرگتر و پيچيده تري را به انجام برساند. به موازات بهبود زبان و ابزارهاي برنامه نويسي، توقع از نرم افزارها نيز بالاتر رفته است. امروزه نرم افزارها خدمات بسياري را بايد ارائه دهند. هر يک از خدمات بايد به صورت کامل، با دقت بالا و سريع ارائه گردد تا بتواند توقع مخاطب را تامين کند. هر نرم افزار امروزي براي انجام يک کار ممکن است به صدها يا هزاران خط دستورات نياز داشته باشد. قديميترين نمونه عملي از برنامه نويسي به سال در کشور فرانسه توسط شخصي بنام جکارد برمي گردد. او يک دستگاه بافندگي طراحي کرده بود که مي توانست اعمال خاصي از بافندگي را که روي کارتهاي سوراخ شده (Punched card) ثبت شده بودند به ترتيب انجام دهد. اين تکنولوژي اجازه توليد بافت هاي پيچيده و با کيفيت تر را به کارگران معمولي مي داد. اکنون به جاي کارگران متعدد و ماهر، فقط يک نفر براي مديريت کل دستگاه کافي بود. روند تقريبا مشابهي نيز در خلال انقلاب صنعتي در انگليس به وقوع پيوست. به دنبال استفاده از ماشينهاي خودکار و کاهش نيروي کار انساني، جنبشي تحت عنوان لوديت ها به راه افتاد. اين جنبش متشکل بود از افرادي که مخالف توسعه تکنولوژي بودند و براي جايگاه شغلي، نان و رزق و روزي خود با تکنولوژي مي جنگيدند. در اين دوره، برنامه نويسي به موازات ساخت ماشين هاي جديد توسط پاسکال، بابيج، شوالتز و … توسعه مي يافت. براي حل هر مشکلي يک ماشين جديد ساخته مي شود که چرخ دنده ها، سيم ها، ميله ها و دستورات جديدتري نسبت به قبل داشت. در سال يک رياضيدارن انگليسي بنام George Boole با ارائه جبر منطقي، ارتباط ميان علم رياضيات و منطق را اثبات کرد. براي اولين بار او اثبات کرد که علم منطق بيشتر بخشي از رياضيات است تا فلسفه! اين عمل که يک گام بزرگ در تفکر بشريت به حساب مي آيد تقريبا صد سال (تا سال ) طول کشيد تا در محاسبات کامپيوتري به کار گرفته شود. در دهه اولين کامپيوتر الکترونيکي ساخته شد. حافظه محدود و سرعت بسيار پايين (به نسبت سرعت کامپيوترهاي امروزي) از ويژگي هاي بارز کامپيوترهاي الکترونيکي اوليه بودند. در اين سالها که به عصر اطلاعات معروف بود، اجراي برنامه ها در کامپيوترها مستلزم تنظيم کليدها، سوييچ ها و اتصال سيم هاي مختلف بود که منطق برنامه را مشخص مي کردند. زبانهاي برنامه نويسي موجود در دنيا بيش از زبان مي باشد؛ که در زير برخي از اين زبان ها، به ترتيب حروف الفبا مشاهده مي کنيد. اي شارپ، A-0 System،آ ، آ ، آباپ، اي‌بي‌سي، اي‌بي‌سي الگول، اي‌بي‌ال‌اي، اي‌سي‌سي (زبان برنامه‌نويسي) ، Accent، Ace DASL، ACT-III، اکشن! ، اکشن‌اسکريپت، ايدا، Adenine، Agda، Agora، AIMMS، Alef، ALF، الگول ، الگول ، الگول ، Alice، Alma-0، AmbientTalk، Amiga E، AMOS، AMPL، اي‌پي‌ال، AppleScript، Arc، Arden Syntax، ARexx، Argus، AspectJ، اسمبلي، ATS، Ateji PX ، AutoHotkey، Autocoder ، AutoIt، Averest، AWK ،Axum، Babbage، بش ، بيسيک، bc، بي‌سي‌پي‌ال، BeanShell، Batch (Windows/Dos) ، Bertrand، BETA، Bigwig، Bistro، BitC، BLISS، Blue، Bon، Boo، Boomerang، Bourne shell ، BREW، BPEL، BUGSYS، BuildProfessional، زبان برنامه‌نويسي سي، سي ماينس ماينس، سي ، سي‌شارپ، C/AL، Caché ObjectScript، C Shell، Caml، Candle، CASUAL ، Cayenne، CDuce، Cecil، Cel، Cesil، کلد فيوژن، Cg، Chapel، CHAIN، Charity، Charm، Chef، CHILL، CHIP-8، chomski، Oxyge

++C

+ [تلگرام] رم افزار چيست؟ يک پاسخ ساده براي آن عبارتست از: سخت افزار را مي توانيد لمس کنيد اما نرم افزار را نه! اما اين پاسخ بسيار سطحي و ساده است. اگر بخواهيم دقيقتر بگوييم زمانيکه از نرم افزار صحبت مي کنيم در حقيقت منظورمان برنامه اي است که در کامپيوتر اجرا مي شود. در طول تاريخ، دنياي نرم افزارها و برنامه هاي کامپيوتري به موازات توسعه برنامه نويسي (Programming) و زبانهاي برنامه نويسي (Programming languages) توسعه يافته است. بنابراين مطالعه روند توسعه دنياي برنامه نويسي ما را به مطالعه تاريخچه دنياي نرم افزار رهنمون مي سازد. برنامه کامپيوتري چيست؟ يک کار مشخص در کامپيوتر با اجراي سلسه دستورات به صورت پشت سرهم انجام مي شود. اين مجموعه دستورات که به منظور انجام يک کار مشخص به صورت مرتب در يک فايل تهيه و تدوين مي شوند، برنامه کامپيوتري ناميده مي شود. به کسي که اين سلسله دستورات را تهيه مي کند، برنامه نويس مي گويند. محتويات اين فايل را سورس يا منطق برنامه مي نامند. در يک برنامه کامپيوتري فقط دستوراتي وجود دارند که توسط کامپيوتر قابل اجرا هستند. اين دستورات با يک ترتيب از پيش تعيين شده و بر اساس يک مسير منطقي پشت سرهم قرار گرفته اند. اگر همه آنها به درستي اجرا شوند، در آخر کار خاصي را که هدف برنامه نويس بوده است به انجام مي رسانند. ويژگي هايي که غالبا براي تشکيل يک زبان برنامه نويسي مهم شمرده مي شوند: تابع : يک زبان برنامه نويسي، زباني است که براي نوشتن برنامه هاي رايانه اي به کار مي رود که رايانه اي را براي انجام محاسبات يا اجراي الگوريتم و يا احتمالا کنترل دستگاه هاي خارجي مثل چاپگر، ربات و… درگير مي کنند. هدف: زبان هاي برنامه نويسي با زبان هاي طبيعي تفاوت دارند و آن اينکه زبان هاي طبيعي فقط براي فعل و انفعالات بين مردم به کار مي روند، در حاليکه زبان هاي برنامه نويسي همچنين به انسانها اجازه مي دهد که از طريق دستورات با ماشين ها ارتباط برقرار کنند. برخي زبان هاي برنامه نويسي بوسيله يک دستگاه استفاده مي شوند تا دستگاه ديگري را کنترل کند. براي مثال برنامه هاي پست اسکريپت(post script) غالبا توسط برنامه ديگري براي کنترل يک چاپگر و يا نمايشگر ايجاد مي شوند. ساختارها: زبان هاي برنامه نويسي ممکن است ساختارهايي براي تعريف و تغيير داده ساختارها يا کنترل جريان اجرا داشته باشند. توان بيانگر: نظريه محاسبات، زبان ها را بوسيله محاسباتي که توان بيان آنها را دارند طبقه بندي مي کند. تمام زبان هاي “کامل تورينگ” مي توانند مجموعه يکساني از الگوريتم ها را پياده سازي کنند.ANSI/ISO SQL و Charity مثال هايي هستند از زبان هايي که کامل تورينگ نيستند، ولي غالبا زبان برنامه نويسي ناميده مي شوند. برخي مولفين اصطلاح” زبان برنامه نويسي” را محدود به آنهايي مي کنند که مي توانند تمام الگوريتم هاي ممکن را پياده سازي کنند، گاهي اوقات اصطلاح” زبان رايانه” براي زبان هاي برنامه نويسي محدودتر به کار مي رود. زبان هاي غير محاسباتي، مانند زبان هاي مارک آپ(markup) HTML يا گرامرهاي قراردادي مثل BNF، معمولا زبان برنامه نويسي محسوب نمي شوند. يک زبان برنامه نويسي(که مي تواند کامل تورينگ نباشد) ممکن است در اين زبان هاي غير محاسباتي (ميزبان) تعبيه شوند. نسل هاي زبان هاي برنامه نويسي: با توجه به مطالعات پيشين در زمينه روند توسعه ابزارهاي برنامه نويسي، مي توان اين ابزارها را به چند نسل مختلف تقسيم بندي کرد؛ نسل اول در سالهاي دهه برنامه نويسي کامپيوترهاي اوليه توسط تغيير سيم ها و تنظيم هزاران کليد و سوييچ انجام ميشد. در برخي موارد اين تنظيمات بر روي کاغذهاي طومار گونه و يا کارت هاي سوراخشده نوشته مي شدند که به کامپيوتر مي گفتند چه کاري را (What)، به چه صورت (How) و در چه زماني (When) انجام دهد. به منظور اجراي يک نرم افزار، برنامه نويس بايد اطلاعات جامع و کاملي از کامپيوتر موردنظر مي داشت. يک اشتباه کوچک منجر به شکست در کل برنامه کامپيوتري ميشد. نسل دوم در اين دوره افراد به دنبال ابزارهاي سريعتر و راحتتري براي برنامه نويسي بودند. نتيجه اين تلاشها تولد نسل دوم زبان هاي برنامه نويسي در اواسط دهه شد. در اين نسل از نمادها به جاي دستورات صفر و يک استفاده مي شد. نسل سوم در اواخر دهه مفسرهاي زبان هاي طبيعي و کامپايلرهاي پا به عرصه ظهور گذاشتند. قديميترين زبان برنامه نويسي اين نسل FORTRAN است که در سال توسط IBM ساخته شد. در سال زبان برنامه نويسي COBOL به منظور استفاده در دنياي نرم افزارهاي تجاري عرضه گرديد. زبانهاي سطح بالاي برنامه نويسي مانند BASIC ، PASCAL ، ALGOL ، PL/I و C در اين دوره معرفي شدند. نسل چهارم زبانهاي اين نسل برنامه نويس را قادر مي سازند تا کارهاي سطح بالاتر و بيشتري را توسط کد کمتري انجام دهد. هر دستور از زبانهاي اين نسل معادل صدها دستور از زبانهاي نسل
درب کنسرو بازکن برقی
++C
رتبه 0
0 برگزیده
0 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
++C عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top